جدول جو
جدول جو

معنی علی میمونی - جستجوی لغت در جدول جو

علی میمونی
(عَ یِ مَ مو)
ابن عبدالله بن عمران قرشی مخزومی شیعی میمونی. مکنی به ابوالحسن. فقیه و اصولی قرن چهارم هجری قمری بود و در سال 400 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- الرد علی أهل القیاس. 2- کتاب الحج. (از معجم المؤلفین از کتاب الرجال نجاشی ص 190 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 688 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 555 و ج 2 ص 288)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ زَ)
ابن قاسم زیتونی رومی حنفی. فقیه بود و در طرابزون فتوی میداد. وی در سال 979 هجری قمریدرگذشت. او راست: 1- تعلیق بر مفتاح العلوم سکاکی. 2- شرح الهدایۀ مرغینانی، در فروع فقه حنفی. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 748)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ مَ)
ابن احمد میمندی. مکنی به ابوالحسن. وی از اهالی میمند بود و آن قریه ای است به فارس، نزدیک فیروزآباد. ابوالحسن علی بن احمد وزیر سلطان غازی محمود بن سبکتکین، و نویسنده ای ماهر و مدبر بود و احوال او در تاریخ یمینی آمده است. و ابوبکر ابن العمید این ابیات را در هجو او دارد:
یا علی بن احمد لا اشتیاقا
و انا المرء لااحب النفاقا
لم أزل أکره الفراق اًلی أن
نلته منک فارتضیت الفراقا
حسبنا بالخلاص منک نجاحا
و کفی بالنجاه منک خلاقا.
(از تاج العروس ذیل مادۀ مند)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن محمد اشمونی مصری شافعی، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. متوفی در 929 هجری قمری فقیه و نحوی بود. او راست: 1- جمع الجوامع فی الاصول (نظم). 2- حاشیه بر الانوار لعمل الابرار. 3- منهاج الدین فی شعب الایمان (نظم). 4- منهج السالک الی الفیه ابن مالک. 5- الینبوع فی شرح المجموع، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1872. شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 665. الکواکب السائره غزی. ج 1 ص 284. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 739). و نیز رجوع به اشمونی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن مقرب بن منصور بن مقرب بن حسن بن عزیز بن ضبار ربعی عیونی، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوعبدالله. رجوع به علی ربعی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِیَ)
ابن ابی بکر بن خلیفۀ همدانی حسینی یمانی شافعی. مشهور به ابن ازرق و ملقب به موفق الدین و نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی ازرق شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ یَ)
ابن اسماعیل بن اسحاق بن سالم بن اسماعیل بن عبدالله بن موسی بن بلال بن عامر بن ابی موسی عبدالله بن قیس اشعری یمانی بصری. مکنی به ابوالحسن. پیشوای اشعریان. رجوع به ابوالحسن اشعری شود
ابن ابی بکر بن علی بن محمد بن ابی بکر بن عبدالله بن عمر بن عبدالرحمان بن عبدالله یمانی زبیدی شافعی. مشهور به ناشری و ملقب به موفق الدین. رجوع به علی ناشری شود
ابن محمد بن اسماعیل بن ابی بکر بن عبدالله بن عمر بن عبدالرحمان ناشری زبیدی یمانی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی ناشری شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ یَ مَ)
ابن سلیمان یمنی. از علمای شیعۀ اسماعیلیه در یمن. او راست: لب المعانی المحجوبه التی هی من فضل اهل الفضل موهوبه، که در سال 1286 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از الاعلام زرکلی)
ابن احمد بن مکابر شظبی یمنی. متوفی در صنعاء در ربیعالاّخر سال 907 یا 909 هجری قمری او راست: شرح بر عمده. (از معجم المؤلفین)
ابن احمد بن اسعد بن ابی بکر بن محمد بن عمر بن ابی الفتوح بن علی بن ابی الفتوح بن علی بن صبح اصبحی یمنی. ملقب به ضیأالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی اصبحی شود
ابن محمد بن ابی بکر بن ابراهیم بن ابی القاسم بن عمر بن احمد بن ابراهیم بن محمد بن عیسی بن مطیر حکمی یمنی شافعی. مشهور به ابن مطیر. رجوع به علی حکمی شود
ابن ابی بکر بن محمد بن علی بن محمد بن شداد برعی ابیاری زبیدی یمنی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی برعی شود
ابن محمد بن علی بن محمد بن علی بن عبدالله یمنی صنعانی حنبلی. مشهور به ابن شوکانی. رجوع به علی شوکانی شود
لغت نامه دهخدا